موفقیت

آیا فقرا می‌توانند ثروتمند شوند؟

فقرچگونه می‌توان با مشکل فقر و نداری مبارزه کرد؟ چگونه بعضی از افراد توانسته‌اند از فقر به ثروت برسند؟ آیا مهارت‌های کسب‌وکار و ثروتمند شدن ارثی ست، یا اکتسابی؟ آیا می‌توان این مهارت‌ها را فرا گرفت؟ نقش ذهن و اندیشه در فقر و نداری و ثروت و رفاه چیست؟

از زمانی که در سال ۱۹۹۳، WHO سازمان جهانی بهداشت طرح ارزنده مهارت‌های زندگی را مطرح کرد و اینکه باید مدرسه زندگی، آموزشگاه زندگی، دانشگاه زندگی به وجود آید، دانش‌آموختگان این رشته توانستند بسیاری از مشکلات خود را در سطح خانواده و کار حل و یا پیشگیری کنند؛ و این باور به وجود آمد که برای یک زندگی سالم، شاد، خلاق و موفق باید آموزش دید و مهارت‌های مختلف زندگی را فرا گرفت.

امروز بدون مبالغه می‌توان گفت که مهارت‌های زندگی در حل مشکلات ما انسان‌ها معجزه می‌کند. در اینجا مجالی برای بحث و پرداختن به تمام مهارت‌های زندگی کردن نیست. هر چند که همواره موضوعی حیاتی و ضروری ست.

پیام اصلی کتاب « چگونه ثروتمند شویم » اثر برایان تریسی این است که فقرا می‌توانند ثروتمند شوند و موضوع کتاب راجع به چگونه ثروتمند شویم است. اساس این راه از پژوهش‌های مختلفی گرفته شده که در این موضوع انجام شده است. از جمله کارهای پژوهشی می‌توان به بیندیشید و ثروتمند شوید، اثر ناپلئون هیل و بسیاری از افراد دیگر از جمله خود برایان تریسی اشاره کرد.

روش ثروتمند شدن بسیار ساده است. ببینید فقرای ثروتمند شده چگونه فکر می‌کردند و افراد فقیر و ندار چگونه؟ اصولاً فرق بین موفقان ثروت با ناموفقان ثروت در نوع اندیشیدن آن‌هاست که بسیار فرق دارد. اندیشه‌های نادرستی که ناموفقان ثروت راجع به ثروت دارند، مهم‌ترین عامل شکست‌های مالی و اقتصادی آن‌هاست.

پژوهش‌ها نشان می‌دهند که اکثر ثروتمندان بزرگ دنیا از هیچ شروع کرده‌اند  و وارث ثروت‌های بادآورده نبوده‌اند (به استثنای استثناها).

حال ببینیم موفقان ثروت و یا فقرای ثروتمند شده چگونه می‌اندیشند؟

اول، موفقان ثروت بر این باورند که این ذهن و اندیشه‌های ماست که ثروت تولید می‌کند و با درست‌ کار کردن ذهن و اندیشه، ثروتمند و با نادرست‌ کار کردن ذهن و اندیشه، فقیر می‌شویم.

دوم، بخصوص در جامعه ما افراد بسیاری دنبال پول و ثروت رفتن را سوداگری و مادی بودن می‌دانند و به خاطر همین اندیشه نادرست در فقر و نداری می‌مانند. سوداگری، کسب نامشروع ثروت است که عملی ناپسند است. در حالی که کارآفرینی و تولید ثروت از راه مشروع عملی ست پسندیده و مفید برای خود، خانواده و جامعه.

سوم، بسیاری در پی ثروت بادآورده و بدون رنج و زحمت هستند و برای ثروتمند شدن اهداف و برنامه ندارند؛ و این دیگران و زندگی هستند که برای آن‌ها رقم مالی تعیین می‌کنند نه خودشان. این خصلت موجب می‌شود بسیاری از انسان‌ها به روزی گنجشکی، عادت و اکتفا کنند. در حالی که موفقان ثروت محیط آفرین و کارآفرین هستند. خود آن‌ها هستند که تعیین می‌کنند چه مقدار ثروت داشته باشند.

چهارم، موفقان ثروت به قانون مزرعه (کاشت و برداشت) باور دارند. قانون مزرعه یعنی هر چه بکاری، درو می‌کنی. تمرکز، سماجت، پیگیری و مشورت از عوامل موفقیت آن‌هاست و آن‌ها مصداق این شعر حافظ هستند که:

در بیابان گر به شوق کعبه خواهی زد قدم     سرزنش‌ها گر کند خار مغیلان غم مخور

خلاصه از آنچه گفته شد و یا ناگفته ماند، موضوع ثروتمند شدن امری ست اکتسابی و آموزشی؛ و می‌توان مهارت‌های آن را یاد گرفت و به طور یقین فقرا می‌توانند ثروتمند شوند.

نقش اصلی در ثروتمند شدن به عهده‌ اندیشه‌های ماست. بر خلاف تصور بسیاری که این گونه نمی‌اندیشند، اندیشه‌های ما علت ثروتمند شدن ما هستند، نه تنها شرایط و امکانات. چه بسا افرادی شرایط و امکانات کافی برای ثروتمند شدن داشته‌اند اما اندیشه‌های ثروتمند شدن نداشته و فقیر باقی مانده‌اند؛ و چه بسا افرادی با نداشتن امکانات و شرایط مناسب برای ثروتمند شدن، به کمک اندیشه‌هایشان توانسته‌اند امکانات و شرایط مناسب را فراهم کنند و در نتیجه ثروتمند شوند.

بنابراین نقش اصلی در ثروتمند شدن همچنان که اشاره شد، بر عهده‌ی اندیشه‌های ما می‌باشد و این خود بسیار امیدبخش و ممکن و سرراست است. به این دلیل که اندیشه در اختیار ماست و با آن می‌توانیم دنیای بیرون را تغییر دهیم و از نو بسازیم.

و نکته مهم دیگر، می‌گویند هوشمند در دوران ما کسی ست که می‌داند چه چیز مهم است و چه چیز مهم نیست. چه چیز اولویت دارد و چه چیز اولویت ندارد. مسلماً موضوعات مالی و اقتصادی از اهمیت بسیاری برخوردار هستند. با قاطعیت و مدرک می‌توان ثابت کرد که معلمان، کارکنان دولت، بازنشستگان، جوانان و همه افراد می‌توانند ثروتمند شوند مشروط به اینکه قواعد بازی ثروتمند شدن را یاد بگیرند و از معجزه اندیشه‌شان استفاده کنند.

خانواده، آموزش و پرورش، سازمان‌ها و رسانه‌ها باید کمک کنند که همه، آموزش‌های کارآفرینی و تولید علم و ثروت را از کودکی در مهد کودک از طریق بازی و اسباب‌بازی فرا بگیرند. همچنین در مقاطع مختلف تحصیلی، از پیش دبستانی تا دانشگاه می‌بایست به همه افراد مهارت‌های ثروتمند شدن را یاد داد و به تربیت اقتصادی و مالی آن‌ها پرداخت؛ بنابراین کاملاً امکان دارد که اگر کنکوری‌ها نتوانند به دانشگاه راه یابند به کمک آموزش‌های کارآفرینی بتوانند ایجاد ثروت کنند و سربار خانواده و جامعه نشوند.

همچنین معلمان و بازنشستگان می‌توانند با آموزش کارآفرینی و مهارت‌های کسب‌وکار به افزایش درآمدهای خود بپردازند. بازنشستگانی دیده می‌شوند که بعد از بازنشستگی به خاطر آشنایی با رموز کارآفرینی به ثروت مطلوب رسیده‌اند و چندین برابر دوران قبل از بازنشستگی درآمد حاصل کرده‌اند و بالاخره دامن زدن به اینکه ما مسئول مشکلات مالی و اقتصادی خود هستیم و این به ما مربوط است که در مورد آن به کمک اندیشه‌های ثروت آفرین کارهایی انجام دهیم و البته نقش عوامل دیگر را نادیده نمی‌گیریم و تنها به آن عوامل متکی نمی‌شویم.

به هر حال کتاب چگونه ثروتمند شویم، پر از روش‌ها و موارد واقعی و مؤثر است که در جهت حرکت از فقر به ثروتمند شدن به شما کمک بسزایی می‌کند و راهی ست امیدبخش، مطمئن و کاربردی در تبدیل فقر به ثروت.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا