موفقیت

با کار برای دیگران ثروتمند نمی شویم

ثروتمندافراد زیادی همواره آرزو دارند که کسب‌وکار خود را راه بیاندازند و ثروتمند شوند، به خصوص در جوامع امروزی که کسب‌وکارهای کوچک شکوفا شده و به زحمت کم‌تری برای موفقیت نیاز دارند. آیا ایده‌ای برای شروع تجارتی نو پا، تأسیس فروشگاه یا ارائه خدمتی نوبه جامعه دارید؟ من هم مثل شما هستم. همیشه ایده‌های زیادی برای شروع کسب‌وکار دارم اما اکثر اوقات بهانه‌ای برای عقب کشیدن و عدم شروع فرآیند کارفرما شدن دارم. معمولاً، نداشتن سرمایه اولیه کافی، بزرگ‌ترین عذر و بهانه ی من و اکثر جوانانی است که می‌خواهند روی پای خود بایستند و تجارت خود را آغاز کنند. همیشه احساس می‌کنم که بهتر است تمام وقتم را به شغل خود اختصاص دهم تا از این طریق بتوانم درآمدم را افزایش دهم و پس از اینکه سرمایه کافی پس‌انداز کردم به دنبال ایجاد کسب‌وکار خود بروم.

به نظر رویکردی عملی و سودمند است، درسته؟ پس چرا هنوز برای دیگران کار می‌کنم و نتوانسته‌ام تجارت خودم را شروع کنم؟ چون ریسک‌پذیر نیستم و حاضر نیستم منطقه آسایش خودم را رها کنم. برای ثروتمند شدن باید کسب‌وکار خود را داشته باشید و رئیس خود باشید و برای اینکه رئیس خود باشید باید ریسک کنید، دل به دریا بزنید و کاری کنید که پول شما ۲۴ ساعته برای شما کار کند.

بیل گیتس از دانشگاه هاروارد بیرون آمد تا شرکت نرم‌افزاری خود را شروع کند. زمانی که در مدرسه درس می‌خواند بدون اینکه برنامه کاری یا پلن اقتصادی خاصی داشته باشد به فراگیری تکنولوژی‌های جدید می‌پرداخت تا زمانی که یکی از دوستانش به وی پیشنهاد داد تا با یکدیگر کسب‌وکاری نو ایجاد کنند. بعد از این اتفاق هم بیل گیتس به یکی از سهام‌داران این شرکت تبدیل شد. خوب … بقیه داستان را که خودتان بهتر از من می دانید. به خوبی می‌دانیم که چه عاملی باعث شد که او به یکی از ثروتمندترین و موفق‌ترین افراد در جهان تبدیل شود، او به این مقام و منزلت رسید تنها به یک دلیل، حاضر شد برای رسیدن به خواسته‌هایش ریسک کند. بیل گیتس فرصت تحصیل در یکی از بهترین دانشگاه‌های جهان را رها کرد تا کسب‌وکار خود را شروع کند . به شرایط امروز او نگاهی بی اندازید تا به خوبی متوجه شوید که اگر بهای خواسته‌هایتان را کامل و به موقع پرداخت کنید چه پاداشی در انتظارتان خواهد بود.

آماندا هاوکینگ نویسنده‌ای است که در اوقات فراغت خود رمان می‌نوشت و تا سال ۲۰۱۰ موفق شد ۱۷ رمان را تمام کند؛ اما او به جای اینکه اجازه دهد رمان‌هایش دست نخورده بر روی هارد دیسکش باقی بماند تصمیم گرفت که شخصاً نسخه‌های الکترونیکی کتاب‌هایش را به فروش برساند. در طول یک سال او موفق شد یک میلیون نسخه از ۹ کتابش را به فروش برساند و مبلغ ۲ میلیون دلار از این طریق به دست آورد. این مسئله در میان نویسندگانی که خود آثارشان را منتشر می‌کنند بی‌سابقه بود. آماندا به طور متوسط روزانه ۹۰۰۰ کتاب می‌فروخت که این اتفاق نظر یکی از کمپانی‌های بزرگ چاپ و نشر  را به او جلب کرد  و بعد هم با او قراردادی امضاء کردند. تمام این اتفاقات تنها به این دلیل رخ داد که او تصمیم گرفت خطر کند و نوشته‌هایش را در معرض دید عموم قرار دهد. بسیار الهام‌بخش است، درسته؟ آیا تا به حال با خود فکر کرده‌اید که با انجام چه کارهایی می‌توانید چنین موفقیت‌های بزرگ و باشکوهی را به سوی خود جذب کنید؟

اینکه کار کردن برای دیگران گزینه خوبی برای ثروتمند شدن نیست دلایل مختلفی دارد که در این مقاله مهم‌ترین آن‌ها را بررسی می‌کنیم:

به قدری راحت می‌شوید که دیگر به راحتی حاضر به پذیرش ریسک نیستید.

مشکل اصلی من این است که کار دارم و طبعاً درآمد مناسبی هم دارم. می‌توانم هزینه‌های زندگی خودم را فراهم کنم و در پایان نیز مقداری را در حساب بانکی خود پس‌انداز کنم. خیلی خوبه. هیچ نیازی نیست که چیزی را تغییر دهم و این کار را نیز تا به حال نکرده‌ام. باید کاری کنید که به شما انگیزه ترک زندگی راحت و عاری از هیجان را بدهد. به عنوان مثال، اگر من شغل خودم را از دست بدهم، چاره‌ای جزء این ندارم که به دنبال رویای همیشگی خود بروم، کسب‌وکار خودم را شروع کنم و درآمدی پایدار برای خود در زندگی ایجاد کنم. پس تا دیر نشده زندگی خود را به لرزه درآورید، خودتان را شوکه کنید، تغییری کوچک ایجاد کنید تا ببینید چگونه همین تغییر کوچک همه چیز را تغییر خواهد داد و شما را بیش از پیش قوی خواهد کرد.

در حال ساختن دارایی برای شخص دیگری هستید.

وقتی برای فرد دیگری کار می‌کنید در واقع دارید به آن‌ها کمک می‌کنید. اگر به کمک کردن به دیگران ایمان دارید و خواهان زندگی آرام و متوسطی هستید به این روند ادامه دهید اما اگر می‌خواهید ثروتمند شوید بدانید که با دنبال کردن این شیوه تنها به خود و آینده‌تان صدمه می‌زنید. در واقع با کار برای دیگران شما هفته‌ای ۴۰ ساعت بر اهداف شخص دیگری تمرکز می‌کنید. پس آینده شما چه خواهد شد، می‌خواهید چه کار کنید؟ تصور کنید که ۴۰ ساعت وقت آزاد برای ساختن کسب‌وکار خود داشته باشید، وقت زیادی ست، درسته؟ اگر شغل خود را ترک کنید در هر هفته ۴۰ ساعت زمان در اختیار دارید که می‌توانید آن را صرف ساخت کسب‌وکار و دارایی‌های خود کنید. هر چیزی را که وقف کسب‌وکار و زندگی خود کنید روزی به شما باز خواهد گشت. اگر کسب‌وکار خود را داشته باشید فرصت‌های بی‌نظیری به سراغتان خواهد آمد و تمام درآمد حاصل از آن متعلق به شما خواهد بود.

زمان با ارزش‌تر از پول است.

پول چیزی ست که شما می‌توانید آن را پس‌انداز کنید یا اگر راه و روش سرمایه‌گذاری و کسب درآمد را به خوبی بلد باشید پول بیشتری به دست خواهید آورد؛ اما زمان زودگذر است. زمان بازگشت‌پذیر نیست. تمام انسان‌ها در هر روز فقط ۲۴ ساعت زمان در اختیار دارند و همان‌طور که قبلاً هم اشاره کردم اگر این زمان را به کار برای دیگری اختصاص دهید دیگر نمی‌توانید از آن برای رسیدن به اهداف و آرزوهای خود استفاده کنید. مطمئناً، اگر کار کنید درآمد خواهید داشت و پول به دست خواهید آورد اما اگر وظایف خود را تا قیل از ظهر در محل کار تمام کنید چه اتفاقی می‌افتد؟ بقیه روز را باید در شرکت به بطالت بگذرانید چون به حقوق آخر ماه احتیاج دارید. یا شاید دستمزدی که بابت کار برای شرکت خود دریافت می‌کنید در مقابل کار و وظایف شغلی شما بسیار کم و ناچیز است. شرکتی که برایش کار می‌کنید مسئول وقت شماست. آن‌ها زمان‌بندی خود را به شما دیکته می‌کنند. آن‌ها هستند که به شما می‌گویند می‌توانید زود بروید یا باید تا دیر وقت در محل کار خود بمانید. آن‌ها مشخص می‌کنند که کی اجازه دارید به مسافرت بروید. اگر برای خود کار می‌کنید هر چند ممکن است مجبور باشید سخت‌تر کار کنید و بیش‌تر تلاش کنید، اما در این حالت بر روی زمان خود کنترل خواهید داشت و پاداش نهایی نیز کاملاً برای خودتان است.

بیش از حد بر روی پس‌انداز برای روزهای سختی و نیاز متمرکز می‌شوید.

پس‌انداز پول هوشمندانه است. این کار را از بزرگ‌ترها یاد گرفته‌ایم، منطقی ست؛ اما دقت کنید، پس‌انداز پول به شما در تحصیل پول بیشتر کمکی نخواهد کرد. به عنوان مثال فرض کنید با نخوردن قهوه در بیرون و درست کردن آن در خانه هر ماه ۳۰۰۰۰ تومان پس‌انداز کنید، اما آیا این ۳۰۰۰۰ تومان پس‌انداز می تواند به اندازه خود برای شما درآمد ایجاد کند؟ اگر می تونه خواهش می‌کنم با من و دوستانتون هم در میان بگذارید. وقتی تنها به شغل خود تکیه می‌کنید هر ماه درآمد ثابتی خواهید داشت و مقداری از آن را پس‌انداز خواهید کرد. به جای پس‌انداز کردن بهتر است پول خود را برای ایجاد کسب‌وکاری پرسود سرمایه‌گذاری کنید یا اگر هنوز به اندازه کافی آماده نیستید می‌توانید پس‌اندازهای خود را در بازار سهام سرمایه‌گذاری کنید تا به تدریج شاهد رشد قابل ملاحظه ی آن باشید.

بله شروع هر فرآیند سخت است، قبول دارم؛ اما باید این شانس را به خود بدهید. اگر کسب‌وکار خود را ندارید فکر نکنید که فردی شکست‌خورده هستید. صبور باشید و در سایه این صبر و بردباری به دنبال فرصت‌های تجاری باشید و از وقت آزاد خود برای یادگیری روش‌های مختلف سرمایه‌گذاری استفاده کنید. انتظار نداشته باشید که یک شبه پولدار شوید و به خواسته‌های خود برسید، دلسرد نشوید و با توکل به خداوند متعال در جهت رسیدن به اهدافتان تلاش کنید. روزی خواهد آمد که ناگهان متوجه می‌شوید به امنیت مالی رسیده‌اید و دیگر دغدغه‌ای در این زمینه ندارید.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا