پیشرفت فردی

۱۵ نکته‌ی جالب کار شیفتی

شیفتی

در زندگی خود شاید مجبور باشید برای یک بار یا برای همیشه برای شرکتی کار کنید که ۷ روز هفته و به صورت ۲۴ ساعته به مشتریان خود خدمات رسانی می‌کند. اگر تا به حال کار شیفتی انجام داده باشید، قطعاً متوجه شده‌اید که کارهای شیفتی اصلاً جالب نیستند : برنامه‌ی شما هر هفته تغییر می‌کند و هرگز نمی‌توانید آن طور و آن وقت که می‌خواهید بخوابید و یا غذا بخورید.

خبر خوب اینکه، شما تنها نیستید. میلیون‌ها نفر در سراسر جهان وجود دارند که مجبورند مثل شما کارهای شیفتی انجام دهند. تعجبی ندارد اگر ساعت ۲ نیمه‌ شب این مقاله را مطالعه می کنید-طبیعی ست. بنده شما را کاملاً درک می‌کنم.

وقتی همیشه با کارهای شیفتی سخت و طاقت‌فرسا سر و کار دارید به ندرت پیش خواهد آمد که تعطیلات آخر هفته را زمانی برای لذت بردن و خوش‌گذرانی بدانید. در عوض، وقتی همه مشغول به کار هستند و سرشان شلوغ است وقت شما آزاد است.

اگر کار شیفتی انجام دهید، شانس اینکه مجبور باشید شنبه‌ها ساعت ۸ صبح به محل کار بروید خیلی زیاد است؛ بنابراین یا باید از کار شیفتی ۸ ساعته ی خود استعفا دهید و یا برای همیشه سرگرمی‌های روز جمعه را فراموش کنید.

شاید رئیس شما این‌طور قول داده باشد که چرخش بین شیفت‌ها هر سه هفته یک بار انجام خواهد شد اما به ندرت این قول‌ها ثابت خواهند ماند با عملی خواهند شد. همین عدم اطمینان باعث می‌شود هرگز نتوانید برای برنامه‌ها و یا جشن‌هایی که با دوستانتان ترتیب می‌دهید از قبل برنامه‌ریزی کنید چون ممکن است درست قبل از رفتن به مهمانی برنامه شیفت‌های شرکت تغییر کند و همه‌ چیز به هم بریزد. یک بار دیگر. ممنون، کار شیفتی.

آه، شما از من فقط به این دلیل که فلانی سه‌شنبه عصر را مرخصی گرفته است می‌خواهید علاوه بر شیفت خودم وظایف او را نیز انجام دهم؟ من این طور فکر نمی‌کنم. شما اصلاً مفهوم کار شیفتی را درک نکرده‌اید. فقط یک انسان ظالم مرتکب چنین اشتباهی می‌شود.

همه‌ی ما می‌دانیم تعطیلات رسمی مثل عید نوروز یا کریسمس روزهای شلوغ‌ کاری ست. در این زمان‌ها در حالی که اکثر شرکت‌ها به طور کامل تعطیل می‌شوند و به کارمندان خود مرخصی‌های مناسبتی می‌دهند، شما چون کارتان شیفتی ست نمی‌توانید از زیر بار مسئولیت شانه خالی کنید. کارگران و کارمندان شیفتی به خوبی می‌دانند که حتی عید نوروز و کریسمس نیز نمی‌تواند موجب تعطیل شدن کارشان شود.

این واقعیت را که روزی بتوانید مانند سایر هم وطنان خود بخوابید را برای همیشه فراموش خواهید کرد. شکی نیست زمانی که شما به دلیل شب کاری در محل کارتان آنلاین هستید و به وب گردی مشغولید، فقط انسان‌هایی که در طرف دیگر کره‌ی زمین هستند مثل شما بیدارند.

معمولاً وقتی شما خوابید، آن‌ها مشغول به کارند و وقتی شما در محل کارتان هستید، آن‌ها با دیگر دوستان خود مهمانی گرفته‌اند. برنامه‌ی شما و دوستانتان به ندرت هماهنگ خواهد شد و همین عدم هماهنگی موجود در برنامه کاری‌تان شاید باعث شود برای هفته‌ها نتوانید دوستان خود را ملاقات کنید.

الآن که الگوی خواب شما نابود شده است شاید اصلاً ندانید که امروز چه روزی از هفته است و یا اصطلاحاً امروز چند شنبه است. علت اصلی این مسئله این است که ساعات کاری در کارهای شیفتی معمولاً بین دو روز تقسیم شده است، به عنوان مثال ممکن است از بعد از ظهر دوشنبه به سر کار بروید و صبح سه‌شنبه کارتان تمام شود و به خانه بازگردید.

شاید تا ساعت ۳ صبح سر کار بوده‌اید و حالا اعضای خانواده‌تان از اینکه چرا ساعت ۸ صبح بیدار نشده‌اید گله‌مندند. واقعاً مسخره ست!

شاید همه‌ی دوستانتان از آخر هفته‌ها استفاده کنند و با خانواده‌ی خود دور هم جمع شوند و از بودن در کنار یکدیگر لذت ببرند، اما شما با داشتن کار شیفتی به ندرت خواهید توانست اعضای خانواده‌ی خود را ملاقات کنید. شاید وقتی که چند مدت از ندیدن برادر زاده‌ی جوانتان بگذرد دیگر نتوانید او را بشناسید.

وقتی مجبورید کل روز را پشت میز پذیرش بایستید و از مراجعه‌کنندگان مختلف استقبال کرده و کارهای آنها را انجام دهید، چطور می‌توانید روز خوبی داشته باشید؟

خوردن شام در ساعت ۱۰ شب برایتان تبدیل به عادت می‌شود. با خوردن صبحانه در ساعت ۴ صبح و ناهار در ساعت ۹ صبح رژیم غذایی‌تان آشفته و نامنظم خواهد شد.

کمبود خوابی که به دلیل کار شیفتی با آن مواجه شده‌اید به صورت کیسه‌های بزرگ پف کرده در زیر چشم‌هایتان نمایان خواهد شد.

شما دیگر به این موضوع که هر وقت به خانه می‌روید همسرتان را در حالت خواب در تخت خوابش می‌بینید عادت کرده‌اید و شنیدن صدا و دیدن فعالیت‌های او در خانه برایتان کاملاً عجیب و به دور از انتظار است. از طرف دیگر، شاید هر دوی شما نوازش‌های یکدیگر را از دست بدهید.

افرادی که به کارهای شیفتی مشغول‌اند، شاید در هنگام شب کاری و در ساعت‌های ۲ یا ۳ نیمه‌شب برنامه‌های تلویزیونی را ببینند که دوستان یا اعضای خانواده‌شان به ندرت اسمی از آن‌ها شنیده باشند.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا