فرهنگ محیط کار همواره در حال تغییر و تحول است تا هم به نیاز های نسل های جدید نیروی کار پاسخ دهد و هم به تقاضاهای اقتصادی تازه. در دنیای شتابزده، رقابتی، و پر جنب و جوش امروز، رهبران برای مشارکت دادن نیروی کار خود، از هر زمان دیگری فرصت ها و ضرورت بیشتری پیش روی خود دارند. رهبری امروز از نشان دادن آسیب پذیری و تقاضای فعالانه برای دریافت ایده ها و تلاش کارمندان خود ترسی ندارد.
گای پارسونز و الن میلهام، نویسندگان کتاب جدیدی تحت عنوان «رهبران کنجکاو چگونه پیروز می شوند» اینگونه بحث می کنند که رهبران برای همقدم شدن با تقاضاهای متغیر مذکور، باید سبک رهبری شان را تغییر دهند. دوران رهبران ستمگری که در اتاق کنج محل کار، پشت میز مدیریتی خود می نشستند و یکی پس از دیگری به کارمندان خود خرده فرمایش می کردند گذشته است.
چهار ویژگی رهبران بزرگ امروز از این قرار است:
۱– خودنمایی نمی کنند.
رهبران شایسته، با هدف خودنمایی در برابر کارکنان خود، سرتاسر دیوار های دفترشان را با مدارک قاب شده ی خود نمی پوشانند. پارسونز می گوید «دوره ی خودنمایی های دانای کل مآبانه به واسطه ی مدرک و تحصیلات گذشته است». رهبران بزرگ دنیای امروز به مدرک اهمیتی نمی دهند. آنها غرور خود را پشت در محل کارشان جا می گذارند و از گفتن اینکه همه ی ایده های بزرگ از سوی آنها نیست نمی ترسند.
۲– خودرأی نیستند.
مدیران گذشته زیاد دستور می دادند، در مورد تک تک قدم های کارمندان خود فرمایشات لازم را صادر می کردند و آخر هر هفته به خاطر پیروی از دستورات به کارمندانشان پاداش می دادند. اما رهبران امروز این پارامتر ها را از بین برده اند. میلهام در این باره می گوید «یک رهبر باید برای به اشتراک گذاری موضوعاتی که تا پیش از این کارمندان از دخالت در آنها منع بوده اند، از خود اشتیاق نشان دهد».
در این سبک رهبری، جهت های اصلی حرکت تیم در آینده توسط رهبر تعیین می شود، اما چگونگی رسیدن به این چشم انداز نیازمند درونداد فراهم شده توسط کارمندان خواهد بود.
۳– کارمندان را به ارائه ایده هایشان تشویق می کنند.
رهبران بزرگ نظرات و ایده های هر کسی از هر سطحی را محترم می شمارند. رهبرانی می توانند یک تیم با انگیزه و مصمم داشته باشند که رویکردشان این باشد: «هیچگاه نمی توان فهمید یک ایده ی خوب از کجا ممکن است بیاید».
۴– از نشان دادن آسیب پذیری نمی هراسند.
بزرگ ترین رهبران امروز، خود را دانای کل همه ی امور نمی دانند. در گذشته، کلماتی نظیر ضعف و آسیب پذیری تابو محسوب می شدند، اما رهبران امروز این توانایی را دارند که بگویند «نمی دانم». میلهام اعتقاد دارد «این روز ها مردم به دنبال جنبه های انسانی مقوله ای مثل رهبری هستند». به آسیب پذیری دیگر، به چشم ویژگی منفی نگریسته نمی شود. او ادامه می دهد «یک نسل پیش از این، اگر می گفتید چیزی را نمی دانید، قضاوتتان می کردند و به شما برچسب ناکارآمدی می زدند». این در حالی است که امروز، اگر رهبری بگوید پاسخ سؤالی را نمی داند، مردم دورش جمع می شوند و سعی می کنند در پیدا کردن آن پاسخ به او کمک کنند.