روشی ۷ مرحله‌ای برای تعیین چگونگی دستیابی به اهداف وجود دارد که می‌توانید بارها و بارها در هر موقعیتی برای رسیدن به خواسته‌ها و اهداف خود از آن استفاده کنید. این ۷ مرحله، فرمول قدرتمند و اثبات شده‌ای را می‌سازد که می‌توانید از آن برای ایجاد کردن تغییر فوری در زندگی خود استفاده کنید.
فرمول ۷ مرحله‌ای برایان تریسی برای رسیدن به اهداف
گام اول: به دقت مشخص کنید چه می‌خواهید
هدف واقعی، هدف مشخص، ویژه، قابل اندازه‌گیری و زمان‌بندی شده است. هدفی که هدف نیست- آرزو یا امیدی نامشخص و مبهم است. خیالی است که در هوا معلق است. مردمانی که اهداف خاص و شفاف دارند کسانی هستند که خیلی دقیق می‌دانند چه می‌خواهند و از کسانی که زندگی خود را با بهترین ایده‌ها سپری می‌کنند بسیار متفاوت هستند.
توانایی تصمیم‌گیری دقیق در هر مرحله از زندگی‌تان، یکی از مهم‌ترین مسئولیت‌های زندگی بزرگ‌سالی شماست.
بیشتر مردم در سمینارها نزد من می‌آیند و می‌پرسند که باید چه هدف‌هایی داشته باشند. من هم پاسخ می‌دهم که تنها خودشان می‌توانند تصمیم بگیرند. تعجب می‌کنم که چگونه این همه انسان، به من می‌گویند تعیین هدف برایشان مشکل است و من با آن‌ها موافقم. هدف‌گذاری مشکل اما ضروری است. وقتی اهداف شما مشخص و واضح باشد، می‌توانید کارهای بسیاری انجام دهید اما بدون آن‌ها قادر نیستید هیچ کاری انجام دهید.
یکی از اصلی‌ترین دلایل شکست مردم در زندگی این است که در کل بیشتر وقت خود را برای کارهای کم‌ارزش یا بی‌ارزش تلف می‌کنند. علت این که تا این حد وقت خود را تلف می‌کنند این است که درباره خواسته‌ها و هدف خود دیدگاه حقیقی و واقعی ندارند. وقتی اهداف خود را مشخص کردید، توانایی شما برای تنظیم و مدیریت زمان تا حد بسیار زیادی افزایش می‌یابد.
از وقت خود به خوبی استفاده کنید
در این جا روشی است که می‌توانیم با استفاده از آن مشخص کنیم که آیا خوب از وقت خود استفاده می‌کنیم یا نه. فقط بپرسید ” آیا انجام دادن این کار مرا در جهت دستیابی به یکی از اهدافم هدایت می‌کند؟ ” اگر این فعالیت در رسیدن به هدفی که مشخص کرده‌اید به شما کمک می‌کند، پس از وقت خود خوب استفاده می‌کنید. در غیر این صورت، از وقت خود استفاده‌ی درستی نمی‌کنید.
وقتی عادت کردید تنها کارهایی را انجام دهید که شما را به سوی هدفتان سوق می‌دهد، زندگی شما اوج می‌گیرد. نتایج بهتری می‌گیرید و به زودی در هر ساعت از روز، خود را مشغول انجام دادن کارهایی می‌بینید که به گونه‌ای به شما کمک می‌کند. دیگر وقت اضافی برای فعالیت‌هایی که به دستیابی به اهداف شما کمکی نمی‌کند، ندارید.
وقتی اهدافتان را برای خودتان مشخص کنید و درست بدانید که چه می‌خواهید، هر روز بیشتر از دیروز نسبت به فعالیت‌هایی که کمکی به پیشبرد اهدافتان نمی‌کنند بی‌تفاوت می‌شوید.
کمتر تلویزیون نگاه می‌کنید. کمتر رادیو گوش می‌دهید. اگر روزنامه بخوانید سریع و به ندرت این کار را انجام می‌دهید. با دوستان کمتری رفت و آمد می‌کنید و فعالیت‌های اجتماعی شما خاص می‌شود. وقت خود را تنها با افرادی که از بودن با آن‌ها لذت می‌برید و کسانی که می‌توانید از آن‌ها مطلبی یاد بگیرید یا نفعی به شما می‌رسانند سپری می‌کنید؛ اما مثلی قدیمی می‌گوید: ” اگر ندانید به کجا می‌روید، هر راهی که می‌روید ممکن است مقصد باشد! “
گام دوم: اهداف خود را مکتوب کنید
اهداف خود را بنویسید. وقتی اهدافتان را می‌نویسید اتفاقی بسیار باورنکردنی بین مغز و دستتان رخ می‌دهد. وقتی قلم و کاغذ برمی‌دارید و اهدافتان را می‌نویسید به گونه‌ای هم زمان قانون آرزو، جاذبه و هماهنگی و تطابق را فعال می‌کنید. باور خود را قوی می‌کنید و عقیده‌تان نسبت به این مسئله که رسیدن به اهدافتان امکان‌پذیر است عمیق‌تر می‌شود. از این رو نوشتن اهدافتان به شما احساس کنترل و قدرت شخصی می‌بخشد. اهداف مکتوب قدرت تصمیم‌گیری شما را افزایش می‌دهد و شما را در انجام دادن هر آنچه برای دستیابی به اهدافتان لازم است مصمم می‌کند.
سرعتی که برای دستیابی به اهداف خود دارید پس از نوشتن آن‌ها به گونه‌ای معجزه‌آسا افزایش می‌یابد. نوشتن اهداف، احتمال دستیابی به آن‌ها را ۱۰ برابر بیشتر می‌کند، یعنی ۱۰۰۰ درصد!
هزاران نفر از دانشجویان من درباره‌ی اتفاقات عجیبی که در زندگی‌شان رخ داده است برایم نوشته‌اند، اتفاقاتی که درست پس از نوشتن اهدافشان روی داده است.
گام سوم: بهای رسیدن به خواسته‌ی خود را بپردازید
بهایی را که می‌خواهید برای دستیابی به هدفتان بپردازید مشخص کنید. فهرستی از کارهایی که قصد انجام دادن آن را دارید و با آن‌ها می‌خواهید هدف خود را به واقعیت تبدیل کنید تهیه کنید.
آیا می‌خواهید هر روز کمی زودتر کارتان را شروع کرده، اندکی سخت‌تر کار کنید و کمی دیرتر دست از کار بکشید؟ بنویسید. آیا می‌خواهید اطلاعات و مهارت خود را به روز کنید و دوره‌های آموزشی اضافی را بگذرانید؟ دوباره بنویسید. آیا می‌خواهید شغل، صنعت یا حرفه‌ی خود را برای دسترسی به هر هدفی که برایتان ممکن است تغییر دهید؟ بنویسید.
قانون علت و معلول، قانون آهنین عالم هستی است. برای هر خواسته‌ای باید بهایی پرداخت کنید. این قسمت باید از پیش و به صورت کامل پرداخت شود. قانون کاشت و برداشت است نه قانون برداشت و کاشت. اول باید بکاریم تا بتوانیم برداشت کنیم (هر کسی عاقبت درو خواهد کرد که کاشت). باید پیش از گرفتن بدهید. باید پیش از دریافت کردن، پرداخت کنید. پیش از این که از پاداش، لذت و بهره ببرید باید بهایش را بپردازید.
اگر می‌خواهید کار مورد علاقه‌تان را انجام دهید اول بهای لازم را بپردازید. به هر فاصله‌ای که باید و لازم است سفر کنید و هر چه را که لازم است قربانی کنید. میزان انجام دادن این کارها نشان‌دهنده‌ی میزان علاقه‌ی واقعی شما نسبت به رسیدن به هدفتان است.
بسیاری از مردم موفقیت خود را با تصمیم‌گیری درباره‌ی هدف خاص خود خراب می‌کنند، با وجود این که می‌خواهند بهای بالایی برای آن بپردازند ولی نمی‌خواهند قیمت کاملی را که برای آن هدف لازم است بپردازند. درست مثل این است که بخواهید در بازی پوکر برنده شوید، اما نخواهید در شرط‌بندی آخر شرکت کنید. در این صورت کل دست بازی را می‌بازید، تنها به این سبب که نتوانستید تعهد کامل خود را به مردم ایفا کنید و بازی به ضررتان تمام می‌شود و کل هدف خود را از دست می‌دهید.
گام چهارم: برنامه‌ریزی کنید و طرح کامل اهداف خود را تهیه کنید
برنامه‌ای کتبی تهیه کنید. به خاطر داشته باشید که توانایی توسعه‌ی اهداف کتبی و ایجاد کردن برنامه‌هایی برای دستیابی به آن‌ها، مهارت اصلی موفقیت است. برنامه‌ریزی با تهیه‌ی فهرستی از تمام موضوعاتی که قادرید برای رسیدن به اهداف خود به آن‌ها فکر کنید آغاز می‌شود. وقتی فهرست اهداف خود را داشته باشید وقتی برای شما اتفاق بی افتد، می‌توانید موارد جدیدتری به آن اضافه کنید.
سپس فهرست اهداف خود را بر اساس اولویت آن‌ها سازمان‌دهی کنید. مهم‌ترین اهداف شما کدام ها هستند؟ پیش از این که کار دیگری انجام دهید می‌خواهید چه چیزهایی داشته باشید؟ چه مواردی در فهرست شما وجود دارند که به تکمیل اقلام دیگر وابسته‌اند؟
برنامه‌ریزی برای اقدام کردن، مسیر ادامه‌ی راه را به شما نشان می‌دهد. سطح باور شما را بالا می‌برد و میل و آرزوی شما را برای اهدافتان تشدید و تقویت می‌کند. به تدریج متقاعد می‌شوید که هدف شما به راستی انجام شدنی و برایتان قابل دستیابی است. کم کم امکاناتی را می‌بینید که پیش از طرح کتبی اهدافتان آن‌ها را نداشتید و از آن‌ها مطلع نبودید.
گام پنجم: طرح و برنامه‌ی خود را عملی کنید
هر طور شده در جهت هدف خود اقدام کنید. وقتی هدفی را مشخص کردید، آن را بنویسید، بهایی که می‌خواهید بپردازید را تعیین کنید و برنامه‌ای بنویسید و بی درنگ اقدام کنید، حتی اگر اقدام فقط یک تلفن زدن یا جمع‌آوری قطعه‌ای از اطلاعاتی که می‌خواهید باشد. مطمئن شوید کاری انجام داده‌اید. در کتاب مقدس آمده است که: ” ایمان بدون عمل مرده است. “
وقتی با تمام وجود می‌خواهید عمل خاصی را با ایمان، در جهت هدف خود و بدون تضمین موفقیت انجام دهید، انگیزه‌ای قدرتمند در خواسته و میل شما وجود دارد. خود اقدام شما تمام قدرت‌ها و نیروهای موجود در جهان را گرد هم می‌آورد. از قانون جذب کمک می‌گیرید. وقتی اقدام می‌کنید درباره‌ی موضوع با خود و دیگران صحبت می‌کنید و می‌گویید که نسبت به هدف خود به راستی جدی هستید.
تا زمانی که اقدام خاص و قطعی مشخص نکردید فقط در تمرین لذت بخشی چون رؤیاپردازی روزانه شرکت کرده‌اید. شما کلید را در جای درست قرار داده‌اید اما هنوز آن را نچرخانده‌اید.
گام ششم: هر روز کاری انجام دهید
هر روز قدمی بردارید که شما را به سوی مهم‌ترین هدفتان سوق دهد. این اصل حیاتی موفقیت است که انرژی و خوش‌بینی ایجاد می‌کند. برای این که شجاعت، اعتماد به نفس و خود انگیزگی (خودجوشی) خود را حفظ کنید باید هر روز کاری کنید که به شما احساس حرکت و پیشرفت به سوی جلو را بدهد. کار شما این است که خود را به مرحله‌ای برسانید که به طور ذاتی احساس کنید مهار نشدنی هستید و کسی جلودار شما نیست و تنها کاری که می‌توانید انجام دهید این است که هر روز بی‌وقفه کاری انجام دهید.
گام هفتم: هرگز تسلیم نشوید
از قبل تصمیم بگیرید هنگامی که در راستای هدف خود گام برداشتید هرگز تسلیم نشوید. مهم نیست که با چند مانع مواجه می‌شوید تصمیم بگیرید پیشرفت کنید و آن قدر مقاومت کنید تا سرانجام موفق شوید. وقتی از قبل تصمیم می‌گیرید که پافشاری کنید، مهم نیست که از لحاظ روانشناسی چه میزان سختی را تحمل می‌کنید. وقتی مشکلات به وجود می‌آیند از نظر ذهنی آماده‌ی مبارزه با آن‌ها می‌شوید و تسلیم نمی‌شوید. تمایل و توانایی شما برای پافشاری و مقاومت، مواردی هستند که موفقیت آتی شما را تضمین می‌کنند.
