۵ قانون سریع رسیدن به اهداف
به جرأت میتوان گفت سرعت یادگیری ما کیفیت زندگی مان را مشخص میکند. تصور کنید میتوانستید به جای چند سال در عرض چند ماه به مهمترین اهداف خود دست یابید. این موضوع چه تأثیری روی زندگیتان داشت؟ اولین گام برای رسیدن به هر چیزی در زندگی این است که ابتدا بدانیم چطور میتوانیم به آن هدف دست یابیم.
کارشناسان و محققان علم یادگیری معتقدند ما انسانها میتوانیم هر چیزی را در مدت زمانی به مراتب کوتاهتر از زمان متوسط مورد انتظار یاد بگیریم. برای موفقیت در این موضوع فقط باید از چهارچوب مناسب پیروی کنیم. بنده با اطمینان کامل در اینجا قول هر معجزهای را به شما میدهم. برای کسب موفقیت در یادگیری هر چیزی باید زحمت بکشید، عرق بریزید و از هیچ تلاشی دریغ نکنید؛ اما اگر ۵ تکنیک مطرح شده در این مقاله را در تمام فرآیند یادگیری خود به کار ببندید خیلی سریعتر از حد معمول میتوانید به اهداف خود دست یابید.
۱-ابتدا ذهنتان را آماده کنید.
همیشه اولین گام یادگیری سریعتر در ذهن انسان شروع میشود. درست مثل وقتی که پیش از تمرینات ورزشی دشوار باید ابتدا بدن خود را گرم کنیم، پیش از پذیرش هر چالشی در زندگی نیز ابتدا باید ذهن خود را آماده کنیم.
برای گرم کردن ذهنتان کارهای متفاوتی میتوانید انجام دهید که در ادامه به برخی از آنها اشاره میکنیم:
ورزش: تمرینات ورزشی فقط مختص سلامت جسم نیستند، مطالعات بیشماری اثبات کرده است که حتی یک جلسه ورزشی ۱۵ دقیقهای حافظه را بهبود میدهد و عملکردهای شناختی مغز را تقویت میکند. به خاطر بسپارید همیشه باید تمرینات ورزشی خود را با مقدار آب کافی ترکیب کنید چون وقتی بدن هیدراته است زمان واکنش، پاسخگویی و عملکرد کلی ذهن تقویت میشود. برخلاف باور عموم این روزها کمآبی بدن گستردهتر از حدی است که مردم میاندیشند.
مراقبه: در فرآیند مراقبه ذهن خود را آرام میکنید و تمام افکار منفی و مزاحم را دور میریزید. به همین خاطر بعد از چند جلسه مراقبه خلاقتر میشوید، اضطراب شما کاهش مییابد و ذهنتان هشیارتر میشود.
آمادهسازی ذهن: فکر میکنید چرا آنتونی رابینز میتواند در اوج انرژی خود یک سمینار ۵۴ ساعته برگزار کند؟ رابینز میگوید آمادهسازی ذهن کلید موفقیت اوست.
آمادهسازی ذهن شاه کلید موفقیت آنتونی رابیز است که میتواند شبیه به فرآیند زیر باشد:
۱-بایستید و با سرعت زیاد از دماغ خود هوا را به داخل بدن بکشید و از دهان هوا را به بیرون هدایت کنید. شما میتوانید با ماهیچهی ساقه پای خود بالا و پایین بپرید تا کل بدنتان حرکت کند. ۳ ست ۳۰ تایی از این تمرین را انجام دهید.
۲-بنشینید و چشمهای خود را ببندید. بعد به ۳ تا از مهمترین چیزهایی که برای آنها قدردان هستید فکر کنید. هدف از انجام این کار این است که قدردان داشتههایتان باشید و از دست ترس در زندگی رها شوید.
۳-به ۳ تا از مهمترین اهدافی که میخواهید در طی روز به آنها دست یابید فکر کنید و بعد تجسم کنید به تمام آنها دست یافتهاید و وظایف و مسئولیتهای کلیدی خود را بیعیب و نقص انجام دادهاید.
۲-از موفقترین افراد حوزه کاری خود بیاموزید.
پابلو پیکاسو میگوید: هنرمندان خوب کپی میکنند اما هنرمندان بزرگ میدزدند.
مهم نیست میخواهید چه چیزی بیاموزید و یا به چه هدفی دست یابید، همیشه در جهان فردی وجود دارد که پیش از شما به اهدافی که مد نظر شماست دست یافته است.
به عبارت دیگر لازم نیست دوباره چرخ را از نو اختراع کنید. آنتونی رابینز در این باره میگوید:
بسیاری از بزرگترین پیشگامان جهان اثبات کردهاند سریعترین راه تسلط بر هر مهارت، استراتژی یا هدفی در زندگی این است که ببنید افراد موفق چه کار کردهاند و بعد کارهای آنها را مدل کنید. اگر الان بتوانید فردی را پیدا کنید که پیش از این به تمام نتایج مورد انتظار شما دست یافته است و شما هم کارهای او را عیناً انجام دهید، بعد از مدتی شما هم به همان نتایج دست خواهید یافت.
در عصر کنونی که عصر دانش و اطلاعات است، مربیان و آموزگاران شما میتوانند بیوگرافی افراد موفق، کتابها، ویدیوها و دانش گستردهای باشد که در دسترس همگان است. امروزه راهکارهای بیشماری برای کمک به تشنگان موفقیت وجود دارد. به عنوان مثال در فضای مجازی وب سایتهای بیشماری هستند که با هدف کمک به کارآفرینان، عکاسان و زبان آموزان راهاندازی شدهاند.
۳-از اطلاعات خود استفاده کنید و فوراً اقدام کنید.
مهم نیست چقدر نظم و انضباط دارید و یا چه میزان اطلاعات از مربیان و آموزگاران خود کسب کردهاید، بدانید تا زمانی که از این دانش استفاده نکنید و دست به اقدام نزنید هیچ اتفاقی رخ نخواهد داد؛ یعنی همهی ما مجبوریم آستینها را بالا بزنیم و شخصاً وارد گود شویم.
مطالعهای که روی ویولونیست های حرفهای انجام شد از قانون غوطه وری و قانون ۱۰ هزار ساعت مالکوم گلدول حمایت کرد. تفاوت بین نوازندگان خوب و حرفهای ۲ هزار ساعت بود (۱۰۰۰۰ در برابر ۸۰۰۰)
اگرچه هنوز هم کارشناسان در مورد قانون ۱۰ هزار ساعت اختلاف نظر دارند اما چیزی که واضح است این است که این قاون هرگز نمیتواند قانون غوطه وری را مغلوب کند. هنوز هم بیشتر کارشناسان معتقدند تنها راه تسلط بر هر مهارت، غوطه وری از طریق تکرار مداوم وظیفهای ست که در دست داریم. هیچ میانبری وجود ندارد.
۴-آزمایش و تکرار
هر چه بیشتر در کاری که انجام میدهیم تجربه کسب کنیم زودتر متوجه خواهیم شد چه چیزی جواب میدهد و چه چیزی مناسب نیست. شاید لازم باشد برخلاف باورهای خود عمل کنیم و بعضی وقتها نیز باید بپذریم هنوز هم هستند چیزهایی که ما نمیدانیم، ما نمیدانیم. بیشتر ما با وجود اینکه میدانیم چندکاری یا مولتی تسکینگ بیهوده است اما باز هم این اشتباه را تکرار میکنیم. مطالعهای که در مورد مولتی تسکینگ انجام شد نشان داد اگر حواس فرد در حین انجام کار پرت شود به طور معمول ۲۳ دقیقه و ۱۵ ثانیه طول میکشد تا دوباره فرد تمرکز از دست رفته خود را بازیابد.
از آنجا که مولتی تسکینگ یا انجام چند کار به صورت همزمان مضر است و تمرکز ما انسانها نیز محدود است، هنوز یک راه برای حداکثر رساندن خروجی ما وجود دارد و آن این است که چیزهایی که جواب نمیدهد را رها کنیم.
راحتترین شیوه برای انجام این کار این است که قانون پارتو را به وظایف و مسئولیتهای خود اعمال کنیم. تقریباً در هر کاری که انجام میدهیم برخی از وظایف حیاتی و تعیینکننده وجود دارد که بیشترین نتیجهی ممکن را برایمان تولید میکند.
برای نمونه:
۸۰ درصد شادی شما فقط وابسته به ۲۰ درصد از اطرافیان شماست.
۸۰ درصد درآمد شما فقط حاصل ۲۰ درصد از فعالیتهای شماست.
۸۰ درصد دانش و اطلاعات شما فقط از ۲۰ درصد مربیان، کتابها و راهکارهای شما به دست میآید.
فقط بعضی کارها مهم هستند و بزرگترین وظیفهی شما این است که تشخیص دهید کدام کارها جواب میدهند و کدام کارها فقط وقت تلف کردن هستند و باید آنها را برای همیشه کنار بگذارید.
۵-مداومت و پشتکار
در هر کاری که انجام میدهیم، دقیقاً نمیتوانیم نتایج مورد انتظار خود را کسب کنیم. در واقع هر چه چشم انداز شما وسیعتر باشید، کسب نتیجه و در آغوش کشیدن شاهد موفقیت بیشتر طول خواهید کشید. کاهش وزن به میزان ۲۰ کیلو بیشتر از افزایش وزن به میزان ۳ کیلو طول خواهد کشید. ایجاد تجارت ۱۰۰ میلیارد تومانی طبیعتاً بیشتر از راهاندازی کسب و کار ۱۰۰ میلیون تومانی طول خواهد کشید. هر وقت که بخواهیم چیز جدیدی بیاموزیم باید منحنی یادگیری مشابه ای را طی کنیم – اصلاً مهم نیست چقدر تلاش کنیم و یا چقدر با استعداد باشیم.
برای آن دسته از افرادی که نمودار را خوب درک نمیکنند باید خاطرنشان کرد که The Dip بخشی طبیعی از فرآیند یادگیری است که در آن فرد خیلی ساده میتواند انگیزه خود را از دست بدهد.
در واقع The Dip زمانی ست که بیشتر مردم تسلیم می شوند-جایی که فرد فقط چند قدم با بزرگترین نتایج تلاش خود فاصله دارد و در واقع چیزی تا کسب موفقیت مورد انتظارش فاصله ندارد.
فقط به این خاطر که هنوز نتایج مورد انتظار خود را به دست نیاوردهاید رؤیاهای خود را فراموش نکنید و تسلیم نشوید.
اگر چشم انداز روشنی داشته باشید، برای خود الگوی مناسبی برگزینید و جرت سعی و خطا داشته باشید هیچ دلیلی برای ترس و تسلیم شدن وجود ندارد.