چطور مانند یک کارآفرین فکر کنیم : ۱۰ پیشنهاد کلیدی

کارآفرین بودن بسیار هیجانانگیز و دوست داشتنی به نظر میرسد. دیگر هیچ کارفرما یا رئیسی بالای سرتان نیست، مجبور نیستید فشار و استرس ناشی از شغلی که اصلاً برایتان رضایتبخش نیست را تحمل کنید و دیگر خبری از حقوقها و دستمزدهای محدود اول ماه نیست. معاملهی خوبی به نظر میآید، این طور نیست؟ دنیای کارآفرینی قطعاً هیجانانگیز است؛ اما ریتم کاری ۹/۵ فوراً به ۲۴/۷ تبدیل خواهد شد. مشتریهایتان روسای جدید شما خواهند بود و مبلغ چک حقوقی شما هر ماه تغییر خواهد کرد. اگر اراده و پشتکار داشته باشید، سخت تلاش کنید و به اندازه کافی خلاق باشید، میتوانید به باشگاه کارآفرینان موفق بپیوندید. چطور میتوانید سفر خود از کارمندی به کارآفرینی را آسانتر کنید؟ پاسخ ساده است. از همین ابتدا سعی کنید مانند بهترین کارآفرینان جهان فکر کنید.
۱-خودتان را با افراد موفق احاطه کنید.
شما متوسط ۵ فردی هستید که بیشترین زمان خود را با آنها میگذرانید. آیا میخواهید موفق شوید؟ با افراد موفق دیدار کنید و بیشترین زمان خود را با آنها بگذرانید. یک گروه متفکر کوچک بسازید. از یکدیگر بیاموزید و ایدههایتان را با گروه متفکر خود به اشتراک بگذارید. حمایت اعضای گروه و نمونههای مثبت موجود در این گروه متفکر میتوانند به شما برای سختکوشی بیشتر و اتخاذ تصمیمهای درست و منطقی کمک چشمگیری کنند و انگیزه لازم برای موفقیت و مثبت اندیشی را برایتان تأمین کنند.
۲-میل و خواستهی اصلی خود را دنبال کنید.
چند دقیقه وقت بگذارید و در مورد این مطلب بی اندیشید که چه چیزی به شما احساس قدرت میدهد، چه چیزی به شما انرژی میدهد و از چه چیزهایی در زندگی نمیتوانید بگذرید. آن را یادداشت کنید. بعد در مورد این فکر کنید که کدام یک از این فعالیتها میتوانند پولساز باشند و لیست خود را به آیتمهایی محدود کنید که هم به آنها علاقهمندید و هم از پتانسیل تولید درآمد مناسبی برخوردارند. اشتیاق و علاقه سوخت شماست. کسب و کارتان فراز و نشیبهای خودش را خواهد داشت اما اشتیاق و علاقه باعث میشود در مواجهه با طوفانهای دنیای کارآفرینی امروزی ثابت قدم بمانید و با ارادهای قویتر از قبل به راه خود ادامه دهید. علاوه بر این، میل و اشتیاق درونی مسری ست. چشمانداز و انرژی شما میتواند انگیزهی اعضای تیمتان را دوچندان کند. استیو جابز جملهی زیبایی دارد «مردمی که از شور و اشتیاق بالا بهرهمندند، میتوانند جهان را تغییر دهند.»
۳-با استفاده از طوفان فکری ایدههای جدید خلق کنید.
طوفان فکری یا یورش فکری (به انگلیسی: Brainstorming) یک روش برای برانگیختن خلاقیت در یک گروه است که برای تولید تعداد زیادی ایده در مورد یک مسئله به کار میرود. جیمز آلتوچر میگوید اگر هر روز حداقل ۱۰ ایدهی خلاقانه یادداشت کنید، در پایان سال تقریباً ۳۵۰۰ ایده جمع خواهید کرد. شاید در نهایت فقط ۳ یا ۴ عدد از این ایدهها جواب دهند، اما باز هم این تمرین کوچک روزانه بسیار ارزشمند است. به ریچارد برانسون نگاه کنید. او یک ماشین نوع آوری و خلاقیت است. این کارآفرین موفق زمانی تصمیم گرفت جان تازهای به صنعت حمل و نقل هوایی بدهد که این صنعت از رونق چندانی برخوردار نبود. بزرگترین تجار و کارآفرینان آن زمان از خطوط هوایی و صنعت حمل و نقل هوایی گریزان بودند. در حال حاضر ویرجین آتلانتیک از موقعیت پایدار و با ثباتی در این صنعت برخوردار است و Virgin Galactic ریچارد برانسون تصمیم دارد تمام محدودیتهای تجارب انسانی در موضوع فضا و مسافرتهای فضایی را از بین ببرد.
۴-به سرعت تصمیمگیری کنید.
کارآفرینی و مسئولیتپذیری رابطهای تنگاتنگ و ناگسستنی با یکدیگر دارند. این شما هستید که به عنوان یک کارآفرین باید تصمیمگیری کنید. تجزیه و تحلیلهای بیش از حد میتواند هزینههای مالی و زمانی زیادی برای شما در پی داشته باشد و شاید در این بین فرصتهای زیادی را از دست بدهید. من نمیگویم که هر تصمیمی خوب است و به وقت تصمیمگیری نباید برای مشاوره و نظرخواهی نزد افراد با تجربه و موفق برویم؛ اما وقتی که باید تصمیم بگیرید، سریع عمل کنید، اما با دقت و هوشیاری کامل. برای اتخاذ تصمیمهای بزرگ وقت بیشتری اختصاص دهید و تا جایی که ممکن است تصمیمهای کوچکی که کم اهمیت هستند را کاهش دهید. مارک زاکربرگ، بنیانگذار فیس بوک، یک تی شرت یکسان را هر روز میپوشد که همین کار ساده باعث میشود وقت و انرژی زیادی را به کارهای کم اهمیت اختصاص ندهد.
۵-ریسک کنید.
مسیر موفقیت مسیری صاف و مستقیم نیست و برخی اوقات برای رسیدن به خواستهها و پیشرفت کردن باید ریسک کرد؛ اما همیشه باید این نکته را به خاطر سپرد که بهتر است ریسکی کنید که نتایجش بیش از مقداری باشد که سرمایهگذاری کردهاید. بیل گیتس از مدرسه اخراج شد و تجارتی را در یک صنعت جدید آغاز کرد. او میخواست شرایطی به وجود آورد که مردم به راحتی در محل کار و خانه از کامپیوترها استفاده کنند. ریسک او نتیجه داد و هم اکنون مایکروسافت میلیاردها دلار ارزش دارد. با قدمهای کوچک شروع کنید. سعی کنید هر روز فقط بر یکی از ترسهای کوچک خود غلبه کنید. با پیروی از این روش کم کم اعتماد به نفس شما افزایش خواهد یافت و بعد از مدتی تواناییها و استعدادهای خود را باور خواهید کرد و به خودتان اعتماد خواهید کرد.
۶-شکست را خیلی جدی نگیرید.
هر انسانی در طول زندگی خود بارها شکست خواهد خورد؛ اما این شکستها نباید مانع از تلاش مجدد و یا شروع فرآیند موفقیت شود. دونالد ترامپ انسانی ست که میتواند ساعتها در مورد این موضوع با شما صحبت کند. ترامپ مردی ست که از دل ورشکستگی، بدهیهای شخصی بزرگ و ایدههایی که در نهایت به شکست ختم میشدند سرمایهای در حدود ۴ میلیارد دلار خلق کرده است. او تنها میلیونر، یا بهتر بگویم میلیاردری، نیست که این قبیل شکستها را تجربه کرده است. مشکل، قبول شکست و رها کردن اهداف است. از شکستها بیاموزید و دوباره به سرعت روی پای خود بی ایستید و از نو شروع کنید. شکست تنها فرصتی نو برای شروعی دوباره است. هر وقت در کاری شکست میخورید فرض کنید که این شکست و عدم پیروزی برای یکی از دوستان نزدیکتان اتفاق افتاده است. در چنین موقعیتی به او چه توصیهای میکنید؟ با پیروی از این روش میتوانید با دیدگاهی نو و متفاوت راهحلهایی تازه پیدا کنید.
۷-بزرگ فکر کنید و خودتان را محدود نکنید.
جردن بلفورد از آن دسته از تاجران موفق نیست که مردم برای نوع آوری ها و خلاقیتشان آنها را پرستش میکنند. او تجارتش را به صورت ۱۰۰ درصد قانونی ایجاد نکرده و در واقع برای رسیدن به قلههای موفقیت سر آدمهای زیادی را کلاه گذاشته است؛ اما شخصاً این جملهی او را خیلی قبول دارم : «تنها چیزی که بین شما و اهدافتان قرار دارد، داستان دروغینی ست که هر روز به خود میگویید و در قالب این داستان برای خودتان توضیح میدهید که چرا نمیتوانید به آن هدف برسید.» خودتان را باور کنید و بزرگ بی اندیشید. شما به هر چه فکر کنید میتوانید به آن دست یابید. رؤیاها و اهداف خود را بنویسید. با نوشتن اهداف احتمال رسیدن به آنها خیلی بیشتر خواهد شد.
۸-تمرکز کنید.
بدون تمرکز زمان زیادی را با انجام کارهای غیر ضروری هدر خواهید داد و کم کم زمینهی شکست خود را فراهم خواهید کرد. شاید به همین علت تاکنون نتوانستهاید به هیچ کدام از اهداف خود دست یابید. بهترین کارآفرینان متمرکز هستند، آنها موقعیتی را که میخواهند به آن برسند را میبینند و برای رسیدن به آن هر کاری که لازم باشد انجام میدهند. هر روز صبح وقتی از خواب بیدار شدید، اهداف اصلی که میخواهید در آن روز به آنها برسید را یادداشت کنید. با انجام این کار میتوانید تمام مسئولیتها و وظایف خود را تکمیل کنید.
۹-مهم نیست دیگران در مورد شما چه فکری میکنند.
مگر این که دیگران مورد بحث، مشتریان شما باشند. وقتی به چند نوع موفقیت گوناگون دست یابید، اطرافیان شما تغییر خواهند کرد. به راحتی خواهید توانست افراد مهم را از اشخاص کم اهمیت و منفی جدا کنید. همیشه افراد زیادی هستند که به شما و چشماندازتان هیچ اعتقادی ندارند. شاید این افراد این طور فکر کنند که اهداف شما غیر واقعی ست و یا فقط به این دلیل موفق شدهاید که خوششانس بودهاید. این افراد را نادیده بگیرید. کارآفرینان موفق هیچگاه زمان و انرژیشان را با چیزهای بیارزش از قبیل تفکرات منفی دیگران هدر نمیدهند.
۱۰-اعتماد کردن را بیاموزید.
شاید این طور فکر کنید که میتوانید این کار و یا آن مسئولیت را بهتر از دیگران انجام دهید. به جای تماشای شکست دیگران، خودتان فرمان را به دست میگیرید و آن مسئولیت یا کار به خصوص را انجام میدهید. در دنیای تجارت و بازار رقابتی امروزی این رفتار خیلی مفید و سودمند نیست. اگر کمی به استیو جابز و سبک مدیریتی او نگاه کنید به این نکته پی خواهید برد که باید به مردم و نمایندههای خود اعتماد کنید. این رفتار نتایج مثبتی خواهد داشت. وقتی صحبت از اعتماد به دیگران و تشکیل تیم است ریچارد برانسون میتواند الگوی خوبی برای همهی کارآفرینان و افراد علاقهمند به کارآفرینی باشد.
آیا شما مانند یک کارآفرین فکر میکنید؟ شاید بخواهید کارآفرین شوید و شاید چندان علاقهای به دنیای کارآفرینی نداشته باشید، فرقی نمیکند، به هر حال نکات مطرح شده در این مقاله شاید بتواند موجب موفقیت هر چه بیشتر شما در تمام جوانب زندگیتان شود. نظرات خود را در مورد تفکر کارآفرینی و طرز فکر کارآفرینان موفق با ما در میان بگذارید.
منبع: برای فردا