انتخاب هدف و راههای رسیدن به اهداف عالی
انتخاب هدف ، موضوعى است كه توجه انسان را به خود جلب مى كند به گونه اى كه سرنوشت حيات و شخصيت و منش انسان را جهت مى دهد و انسان را وادار مى كند تا آن هدف را كه در واقع مى تواند جزء جدايى ناپذير انسان باشد، بشناسد و براى رسيدن به آن هدف از هيچ كوششى دريغ نكند.
اهداف هر شخص نمایانگر شخصیت درونی او هستند. شخصیتی که حالات بیرونی او را شکل میدهند. دستیابی به اهداف هر چند کوچک، باعث ایجاد تفکری مثبت نسبت به خود و در نتیجه بالا بردن ضریب اعتماد به نفس و در نهایت آسان جلوه نمودن همۀ امور می شود. اما بی مقدمه، چگونه هدفی دست یافتنی است ؟ یا به زبانی دیگر اهداف چگونه باید انتخاب شوند تا سریعتر به آنها نائل شده و نتیجۀ بهتری بگیریم ؟
شناخت و اهمیت انتخاب هدف
يكى از مسائلى كه در موفقيت هر فرد اهميت فوق العاده دارد، بلكه پايه و اساس موفقيت است، شناخت و انتخاب هدف است، زيرا انسان، آزاد و خود مختار است و هدف خود را براساس عقل و منطق برمى گزيند، اما هدفِ حيوان را غريزه معيّن مى كند. بنابراين در هر حركتى بايد بدانيم چه مى خواهيم، به كجا بايد برويم و از چه ابزارهايى براى رسيدن به مقصد بهره ببريم تا بتوانيم بهترين راه رسيدن به آن را برگزينيم. تا مقصد و مقصود براى ما مشخص نباشد، انتخاب راه و رسيدن به آن هم مقدور نخواهد بود. رسيدن به مقصد با هدفِ نامعلوم و راه نامشخص و در زمان غير معيّن، امرى ناممكن است. زندگيِ بدون هدف و مقصد، زندگى واقعى نيست. بى هدفى، انسان را به پوچى و نيهليسم مى كشاند. تحقيقات نشان مى دهد بعضى از كسانى كه خودكشى كرده اند در زندگى هدفى نداشته اند.
اولين و عمده ترين دليلِ آن كه عده اى از مردم موفق نمى شوند، آن است كه نمى دانند چه مى خواهند و در اين بين سر در گم شده اند… آن ها بدون هدف به دور خود مى چرخند و در پايان به همان نقطه آغازين برمى گردند و به دنبال هدفى نامعلوم و عبث با سرعت به بيراهه مى روند و تصور مى كنند كه به جلو مى روند.شايد بعضى بپندارند كه شناخت هدف، كار آسانى است و در بدو امر هم چنين مى نمايد، لكن با كمى دقت در مى يابيم كه چنين نيست، زيرا در يك نگاه كلى هدف ها بر دو قسم اند: يك قسم هدف هايى هستند كه شناخت آن ها با اندك معلومات و تجربه ممكن است; اين هدف ها هدف هاى معمولى و مقطعى است. اما يك سلسله هدف هاى عالى و چند بعدى نيز هست كه شناخت آن ها به دانش و تجربه و انديشه بسيار نياز دارد.
معیار تعیین اهداف چیست ؟
ابتدا باید هدفی را که میخواهیم انتخاب کنیم ببینیم آیا ارزش رسیدن دارد یا نه. منظور اینکه ببینیم آیا این هدفی که من انتخاب میکنم مرا به ارزشهایم خواهد رساند یا خیر. گزینش این هدف ضرورت دارد؟ آیا من به رسیدن به این هدف نیاز دارم؟ آیا این هدف واقعا ارزشمند است؟ روشنتر عرض کنم، محاسبه کنیم که انتخاب این هدف آب در هاون کوبیدن است یا کار نیکو کردن است که پرش کنیم (کار نیکو کردن از پر کردن است) به این معنا که شدیدا در راه رسیدن به هدفمان تلاش کنیم.
– هدف باید مشخص و معین باشد. (یک عدد اتومبیل پژو)
– قابل اندازه گیری باشد. یعنی حتی مختصات آنرا هم بتوان از همین حالا تعیین کرد. (اتومبیل پژو سفید مدل ۸۷) در خیال و توهم نگنجد و مربوط به زمان آینده و قدیم نیز نباشد.
– هدف قابل دسترسی و در دسترس باشد. (یک عدد اتومبیل فورد مدل ۲۰۰۹ تقریبا در ایران در دسترس نیست پس پژو سفید انتخابی بهتر است) رسیدن به اهداف بسیار بزرگ نیازمند کسب موفقیتهای پی در پی کوچک و در نهایت آمادگی برای رسیدن به اهداف بزرگ و در نتیجه کسب موفقیتهای بزرگ است.
– هدف مطابق با علاقه و خواست ما باشد. (من به اتومبیل سفید بیشتر علاقه دارم، از نوع پژو) – البته علاقه به موارد بیهوده زیاد است مثلا تزیین بیخودی اتومبیل و یا علاقه به داشتن یک عتیقۀ گرانقیمت و بی مصرف. در نقطۀ مقابل، در مواردی که علاقه نداریم اما میدانیم هدفی موثر و مفید است، باید با کسب اطلاعات ایجاد علاقه کنیم.
–در بازۀ زمانی مشخصی تعیین شود و دستیابی به آن محدود به زمان باشد. (می خواهم یک اتومبیل پژو مدل ۸۷ تا ۳ ماه دیگر داشته باشم) – در بازۀ زمانی یک ماه تا حداکثر یک یا دو سال باشد و همچنین کمتر یا بیشتر نباشد. مثلا ترک سیگار که شاید به یک روز بتوان این کار را انجام داد اما سه روز دیگر دوباره تکرار میشود ولی اگر در بازۀ زمانی یک ماهه باشد با کم کردن روزی یک نخ، میتوان تا حدودی این هدف را عملی کرد.
که نتیجۀ این نوع انتخاب همان انتخاب هوشمندانه است.
نقش هدف در كسب موفقيت
افراد عادى در مسير تند باد حوادث و عوامل جبرى جامعه و محيط و تاريخ، خود را مى بازند و تسليم شرايط موجود مى شوند و منتظر مى مانند تا آن عوامل آنان را به سمت و سويى بكشاند. چنين افرادى در اين انديشه نيستند كه با هدف گيرى هاى صحيح و عاقلانه بتوانند خود را در مسير تكامل قرار دهند، ترقى و انحطاط براى آنان مطرح نيست، بلكه مانند حيوان براساس غريزه حركت مى كنند و جز به لذت هاى حيوانى به چيزى ديگر نمى انديشند. اما انسان هاى بلند همت حتى زمانى كه موفقيتى هم به دست مى آورند، كوشش مى كنند با انتخاب هدف هاى عالى تر و كوشش هاى جدى تر آن را وسيله تكامل بيشتر قرار داده و از آن عبور كرده به موقعيت بهترى دست بيابند. در واقع هر هدف عالى براى آنان بسان آب زلالى مى شود كه به ريشه درخت شخصيت انسانى آنان نفوذ كرده و آن را شكوفا و بارور مى سازد. پس براى رسيدن به موفقيت، در اولين گام بايد بدانيم چه هدفى را دنبال كنيم و چه مى خواهيم تا بتوانيم براى رسيدن به آن برنامه ريزى كنيم.
يك نوجوان و جوان بايد در نظر بگيرد در آينده مى خواهد چه نقشى را در جامعه ايفا كند؟ چه كاره شود؟ به كدام سو برود و از چه راهى زندگى اش را تأمين كند؟ چه شغلى در آينده شايسته است برگزيند؟ در كدام شهر زندگى كند و چگونه براى خود و جامعه اش مفيد باشد؟ بايد اهداف مقطعى و دراز مدت خويش را در آغاز راه با فكر و انديشه و مشورت با ديگران مشخص كند تا در تصميم گيرى دچار ترديد و خطا نشود.
چه کنیم تا بهتر و مثمر ثمر انتخاب هدف کنیم ؟
– بدانیم چه کسی هستیم و چه خصوصیاتی داریم مثلا نقاط قوتی داریم که در رسیدن به این هدف به ما کمک میکند پس با قوای بیشتری هدف را دنبال میکنیم و یا اینکه نقاط ضعفی داریم که شاید در رسیدن به این هدف ما را خسته کند، پس باید در رفع آنها کوشید. مثلا تنبلی یکی از نقاط ضعف بسیاری از انسانهاست و همچنین ناامیدی.
-با اعتماد به نفس و اطمینان به رسیدن به هدف شروع کنیم و بدانیم که وقتی شروع کردیم، هیچ چیز جلودار ما نیست و هیچ مانعی وجود ندارد که بتواند جلوی ما را بگیرد.
– افرادی را برای خود نمونه و الگو قرار دهیم. نه اینکه مثلا آقای … که صاحب کارخانه … است و یا استاد … که صاحب سبک است. همین عباس آقای سرکوچه هم که به هدفی مانند هدف ما رسیده میتواند نمونه باشد.
– وسایل لازم برای مسیر را وصلۀ خود کنیم مانند امیدواری، پشتکار، کوشش، تفکر مثبت، جذب.
– قبل از انتخاب هدف در مورد آن تحقیق کرده و سختیها و چالشهای آنرا بدانیم تا عزم خود را بیشتر جزم کرده و با امید بیشتری شروع بکار کنیم.
-اهداف مهمتر و لازمتر در اولویت دستیابی قرار دارند.
– هدف را دستیافته ببینیم و حال بررسی کنیم که این راه به رفتنش میارزد یا خیر.