فرمول کامل خوششانسی

شاید اعتقاد دارید که واقعاً بدشانس هستید؛ اما در واقع، این عذر و بهانهای بیش نیست. فرق بین ثروتمند افسانهای شدن، خوشحالی و سلامت با ورشکستگی، افسردگی و بیماری، در انتخابهای شما در زندگیتان نهفته است. هیچ چیز دیگری باعث این تفاوت نمیشود. نکتهای در مورد شانس وجود دارد و آن، این است که: همهی ما خوششانس هستیم. اگر سالم و تندرست هستید و کمی غذا در یخچال خانهتان دارید، شما فوقالعاده خوششانسید. هر کس این فرصت را دارد که « خوششانس » باشد، چون فراتر از داشتن سلامتی و معاش برای زندگی، شانس، واقعاً به مجموعهای از انتخابها بستگی دارد.
وقتی از ریچارد برانسون پرسیدم آیا احساس میکند که شانس در موفقیت او نقش داشته، جواب داد: « بله البته، همهی ما خوششانس هستیم. اگر شما در یک جامعهی آزاد زندگی میکنید، خوششانس هستید. شانس همیشه و هر روز در اطراف ماست. دائم چیزهای خوشیمنی برای ما رخ میدهند، چه آنها را تشخیص دهیم، چه تشخیص ندهیم. من خوششانستر یا بدشانستر از دیگران نیستم. فرقم این است که وقتی شانس سر راه من قرار میگیرد، از آن استفاده میکنم. »
واقعاً که مثل شوالیهای خردمند و فرهیخته حرف زده است. حالا که صحبت از شانس شد، بهتر است این را بگویم که به نظرم، ضربالمثل قدیمی « شانس وقتی ست که فرصت با آمادگی تلاقی میکند »، کامل نیست. من معتقدم که « شانس » دو بخش مهم دیگر هم دارد.
فرمول (کامل) خوششانسی
آمادگی (رشد شخصی) + نگرش (باورها – طرز فکر) + فرصت (چیزهای خوبی که سر راه شما قرار میگیرند) + اقدام (انجام دادن کاری دربارهی آنها) = شانس
آمادگی:
با بهبود و آمادهسازی مداوم خودتان، یعنی بهبود مهارتها، دانش، تخصص، روابط و منابعتان، وقتی فرصتها به وجود میآیند (شانس در خانهتان را میزند)، امکانات لازم برای بهرهبرداری و استفاده از آنها را خواهید داشت. آن وقت، میتوانید مثل آرنولد پالمر باشید، کسی که در فوریهی سال ۲۰۰۹ در مصاحبه با مجلهی موفقیت گفت: « خندهدار است، هر چه بیشتر تلاش میکنم، خوششانستر میشوم.»
نگرش:
این همان جایی ست که شانس از بیشتر مردم روی برمیگرداند. همان جایی که ریچارد برانسون تأکید میکند به عقیدهی او، شانس در اطراف همهی ما وجود دارد. شانس به سادگی دیدن موقعیتها، مکالمات و شرایط به عنوان موضوعات اتفاقی ست. شما نمیتوانید چیزی را که به دنبالش نیستید، ببینید و نمیتوانید در جستوجوی چیزی باشید که به آن اعتقادی ندارید.
فرصت:
ممکن است بتوانید شانس خودتان را به وجود آورید، اما شانسی که من در اینجا دربارهاش صحبت میکنم شانس برنامهریزی نشده است یا شانسی که سریعتر و متفاوت از انتظارتان اتفاق میافتد. در این بخش از فرمول خوششانسی، نمیتوانید کاری کنید. این یک رخداد طبیعی ست و اغلب، به نظر میرسد به میل خودش آشکار میشود.
اقدام:
این جایی ست که شما وارد عمل میشوید. به هر طریقی که این شانس برای شما اتفاق افتاد، از طرف جهان، خداوند، جنهای خوششانسی یا هر کس و هر چیزی که شما اعتقاد دارید، حالا دیگر وظیفهی شماست که بر اساس آن اقدام کنید. این همان چیزی ست که ریچارد برانسون ها را از جوزف والینگتونزها جدا میکند. جوزف کی؟ دقیقاً. شما هیچ وقت دربارهی او چیزی نشنیدهاید، چون او در اقدام بر اساس چیزهای خوشیمنی که برایش اتفاق افتاد، شکست خورد.
بنابراین دیگر در مورد اتفاقهایی که برایتان رخ داد، شکستهای بزرگی که از آنها رنج بردید یا هر شرایط دیگری، این قدر ناله نکنید.
خیلیها هستند که شرایط نامساعدتر و مشکلات بیشتری نسبت به شما دارند، با این حال ثروتمندتر و موفقتر از شما هستند. شانس به طور یکسانی فرصتها را بین مردم تقسیم میکند. خورشید شانس در آسمان میدرخشد، اما جای اینکه چترتان را باز کنید و بالای سرتان نگه دارید، باید به آسمان نگاه کنید. وقتی پرتوی شانس بر شما بتابد، همهاش برای شماست. هیچ راه دیگری برای خوششانسی وجود ندارد.
این مقاله برگرفته از کتاب « اثر مرکب، آغاز جهشی در زندگی، موفقیت و درآمد شما » نوشتهی دارن هاردی ست.
دارن هاردی به تناسب موقعیت شغلی خود با فوق موفق های بزرگی مصاحبه و رابطه داشته است و قوانینی که او در این کتاب برای رسیدن به اهداف و خواسته ها مطرح کرده به نوعی فرمولی کلیدی برای داشتن یک زندگی فوق العاده ست. این کتاب را بخوانید و مهم تر اینکه به آن عمل کنید.